بسم الله الرحمن الرحیم
ماچگونه علم به جوهرداریم؟
«وَأَمَّاالأَوَّلُ(أی مِن حَیثُ الکَیفِیَّةِ)...لایَکادُیَتناهی»
هرچه می بینیم وبه وسیلۀ حواس ظاهری ادراک می کنیم اعراضند.ماچگونه علم به جوهرداریم؟جوهرباحواس ظاهری قابل درک نیست.پس دراثبات جوهرچه می کنیم؟جوهرراچگونه اثبات می نماییم؟وباکدام حسّ مُدرَک می شود؟محسوسات وأَعراض محصورندولی جواهرپایان پذیرند.
چرامعقولات وجواهرپایان پذیرنیستند؟به حسب اجناس وانواع که متناهی هستند،آنها متناهی اند،اجناس عالیه چندتاهستندومحصورومتناهی اند.علامه حلّی علیه السلام در«شرح تجرید»فرمایشی دراین خصوص دارد.برداشت ومفادفرمایش ایشان این است که می فرماید:مابه حسب صورت ظاهرامردایربین نفی واثبات می آوریم؛امّاچنین نیست که هرنفی واثباتی،حصرآورباشد.این آقابه این مقولات عشر،به این ده قسم پی برده است وآنهارامیان نفی واثبات قرارمی دهدومی گویداین چیزیاچُنین است یاچنان؛وآدم خیال می کندکه این محصوراست،چراکه امردایربین نفی واثبات است وبه صورت قضیّۀ منفصلۀ حقیقیّهاست؛ولی این طورنیست که هرجادایربین نفی واثبات شده انحصاررابرساند.
علمادرکتب کلامی وفلسفی،مقولات عشررابه صورت تعبیردایربین نفی واثبات آورده اند.
علامه حلّی می فرماید:«وَالحَصرُاستقرائیٌ»ممکن است معقولات بیش ازاین بوده باشند.ازکجامعلوم که معقولات ده تاهستند؟وَالحَصرُاستقرائیٌ یعنی بیش ازاین نیافتیم،نه اینکه بیش ازاین نیست.
«وَذلکَ لأَنَّ أَجناسَ المَوجُوداتِ...کَالحَلاوَتینِ المُختَلَفَتَینِ»
این مناسبات عجیب است!مناسبت عددی باعددی.درعالم نسبت مادی چه هنگامه ای است که یک نسبت رامثلاًاربعه متناسبه،این مقدم وتالی باآن مقدم وتالی.یک اربعه متناسبه یک رساله مطلب می شود.مرحوم خواجه ازشکل قَطّاع نزدیک نیم میلیون حکم هندسی استنباط کرده است!ازهمین نسبت ریاضی چنین استنباطی کرده است!تازه این عالم ماده است چه برسدبه عالم عقول!به هرحال؛دربارۀ اجناس قلیله هم می فرمایداینهامحصورندوشدّت وضعف آنهاماننددوحلوای مختلف است.این حلواراازعسل خالص درست کرده اندوآن یکی ازعسل ناخالص که شبیه عسل است وبوی عسل می دهد.
نظرات شما عزیزان: